معنی تحمیل کردن، بار کردن، غمگین ساختن یاشدن، نگران , شدن، بار مسئولیت، رنج و زحمت, معنی تحمیل کردن، بار کردن، غمگین ساختن یاشدن، نگران پ شدن، بار مسئولیت، رنج و زحمت, معنی تpkdg lcbj، fاc lcbj، yk;dj sاoتj dاabj، j;cاj , abj، fاc ksnmgdت، cj[ m xpkت, معنی اصطلاح تحمیل کردن، بار کردن، غمگین ساختن یاشدن، نگران , شدن، بار مسئولیت، رنج و زحمت, معادل تحمیل کردن، بار کردن، غمگین ساختن یاشدن، نگران , شدن، بار مسئولیت، رنج و زحمت, تحمیل کردن، بار کردن، غمگین ساختن یاشدن، نگران , شدن، بار مسئولیت، رنج و زحمت چی میشه؟, تحمیل کردن، بار کردن، غمگین ساختن یاشدن، نگران , شدن، بار مسئولیت، رنج و زحمت یعنی چی؟, تحمیل کردن، بار کردن، غمگین ساختن یاشدن، نگران , شدن، بار مسئولیت، رنج و زحمت synonym, تحمیل کردن، بار کردن، غمگین ساختن یاشدن، نگران , شدن، بار مسئولیت، رنج و زحمت definition,